۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

آه پس که این طور

بعضی وقت ها از همون خوره هایی که به جان صادق خان افتاده بود به جان بقیه آدم ها هم می افته الان همون خوره محترم به جان من افتاده که داره بند بند وجودم و می خوره و بهم یادآوری می کنه زمانه زمانه نامردی هاس زمانه ترسیدن زمانه تنهایی و من فقط بهش می گم : آه پس که این طور ...
اصلاحاتی هم اگر اتفاق بیفته باید از پایین باشه به بالا ما می خوایم جامعه رو عوض کنیم اما خودمونو ...
این روزها دروغ های در روز روشن رو دارم عق می زنم
این روزهام این روزهام شده تجدید خاطرات دیروزهام
دیروزهای لعنتی و امروزهای لعنتی تر

۱ نظر:

دست خیال گفت...

یه زمانی یه نفری بعد از پیروزی انقلاب گفت این که یه دیکتاتور بره و 36 میلیون دیکتاتور بمونن کاری درست نمی شه.این روزا هم باید همین رو گفت.تا زمانی که دیکتاتور درونمان را خاموش نکنیم در چرخه تکرار مکرر تاریخ سرگردانیم.صد و اندی سال نهضت مشروطه و سیزد سال اصلاحات قاعدتا باید کافی باشد تا فهمیده باشیم نقائص فکری و فرهنگی مان را اصلاح کنیم اما دریغ از حکومتی خردمند تا این باور را نهادینه کند.