۱۳۹۲ مرداد ۴, جمعه

جنگ نژادی در مالزی با سلاح زاد و ولد

هنگام سفر به مالزی اولین موضوعی که شاید ذهن هر تازه واردی را درگیر کند تعداد زیاد زنان باردار و کودکان خردسالی باشد که همه جای شهر دیده می شوند.
انگار مسابقه زاد و ولد میان مردمان سرزمین استوایی برپاست، مسابقه ای که در آن زنان جوان مالایی و چینی سعی می کنند تا از هم پیشی بگیرند.
سیاست دولت مالزی برای افزایش جمعیت درست زمانی آغاز شد که این سرزمین استوایی کم کم به تصاحب چینی ها درآمد، ازدواج دختران چینی با مردان مالایی یا بالعکس دولت “ماهاتیرمحمد” اسلامگرا را بر آن داشت تا به مردم مسلمان مالایی هشدار دهد که نسل اسلامگریان مالایی در خطر انقراض قرار گرفته است. در این رقابت نفس گیر نقش اقلیت هندی را هم نباید نادیده گرفت.
دولت تسهیلات ویژه ای برای مالایی های اصیل در نظر گرفت، مالایی هایی که در نسل شان هیچ آمیزشی با چینی ها یا هندی ها صورت نگرفته است. مالایی ها می توانند با داشتن چهار فرزند از امکاناتی مثل وام ۱۰۵ درصدی خرید خانه و ۱۰۰ درصدی خرید ماشین برخوردار شدند، ۱۰۰ درصد وام خرید ملک و ۵ درصد وام خرید لوازم منزل، اضافه حقوق، مرخصی، حق بیمه و هر امکانی که مردمان مالایی را به زاد و ولد تشویق کند برای آنها در نظر گرفته شد.
اما چینی ها هم بیکار ننشستند بدون در نظر گرفتن این که در مالزی هیچ کودک خارجی از حق داشتن شناسنامه مالایی بهرمند نخواهد شد تصمیم گرفتند با زاد و ولد و افزایش جمعیت بر مالایی ها چیره شوند. چینی های سخت کوشی که تسهیلات دولتی را نمی خواهند بلکه ترکیب جمعیتی که به نفع شان باشد را ترجیح می دهند. چینی ها و هندی ها در مجلس مالزی هم نفوذ کردند و با وجود تلاش شدید دولت اسلام گرای مالزی برای در دست گرفتن انحصاری دولت، چنان خدمات و بازار مالزی را با استفاده از تنبلی ذاتی مالایی ها در دست گرفتند که بیرون راندشان از این سرزمین را غیر ممکن کرده است.
این مسابقه زاد و ولد و قدرت نمایی باز هم ماهاتیر محمد را راضی نکرد و سال گذشته نخست وزیر سابق و متنفذ مالایی ها به مردم مالزی هشدار داد که نسل مسلمانان مالزی رو به انقراض است.
دولت هم به این هشدارها توجه کرده و تلاش می کند تا شهر را برای مادران باردار و کودکان نوپا ایمن کند. امکانات ویژه ای  مختص به زنان باردار و مادران شیرده در شهر ساخته شده که قطعا برای استفاده اختصاصی زنان مالایی نیست و زنان چینی و هندی نیز از این امکانات بی بهره نمانده اند.
 اتاق های شیردهی در تمام پاساژها، رستوران ها و مراکز تفریحی در نظر گرفته شده و جایگاه ویژه تعویض پوشک نوزادان، اتاق بازی، مدارس محلی و بین المللی همه و همه امکاناتی است که مردمان این سرزمین را به داشتن فرزند بیشتر و دغدغه کمتر برای تولد و رشد کودکان تشویق می کند.
 کم نیستند زنانی که با سن و سال کم حامله هستند و دو یا سه کودک نوپا هم از سر و کولشان بالا می رود.
سر و صدا و جیغ و داد بچه ها در هیچ رستوران یا پاساژی نیست که شما را کلافه نکند، هیچ مجتمع مسکونی نیست که فضای بازی کودکانش در آرامش و بی سر و صدا روز را به شب برساند.
کنترل نشدن جمعیت مالزی نشینان شاید امروز نمادهای کمتری داشته باشد اما با یک نگاه سطحی به میزان زاد و ولد امروز می توان آینده پر جمعیت این سرزمین را به راحتی پیش بینی کرد.
اما این بدان معنا نیست که این تشویق ها امروز هم بدون مشکل به راه خود ادامه می دهد. بارداری های ناخواسته در مالزی و عدم تمایل مادران فقیر یا بدون سرپرست به نگهداری از نوزادان آنقدر پیش رفت که دولت مالزی مجبور شد برای جلوگیری از رها سازی نوزادان ناخواسته دریچه هایی را تعبیه کند که مادرانی که تمایلی به نگهداری فرزندانشان ندارند بعد از زایمان آنها را در این دریچه ها بگذارند و زنگ آن را به صدا درآورند تا گروه امداد برای نجات نوزاد به داد فریادهایش برسد. آنقدر میزان کودکان سر راهی افزایش یافت که دولت رسما از مادرانی که می خواهند فرزندشان را سر راه بگذارند خواست که آنها را در این دستگاه ها رها کنند تا حداقل به خانواده های بی فرزند سپرده شده یا در مراکز پرورشگاهی نگهداری شوند.
سه سال پیش آمارهای رسمی نشان داد مادران مالایی کودک آزارترین مادران جهان هستند، شاید بسیاری با شنیدن اخبار دلخراشی چون کودک آزاری و ضرب و شتم نوزاد، مادران بی رحم را سرزنش کنند اما آیا زنی که در ۲۳ سالگی سه بار زایمان کرده می تواند نسبت به کودک چهارمی که در راه دارد خوش رفتار و صبور باشد؟
چندی پیش در یوتیوب فیلمی منتشر شد از ضرب و شتم یک کودک یک ساله توسط مادر بیست ساله مطلقه اش که منجر به بازداشت زن شد. زن ۲۰ ساله دیگری نوزاد تازه متولد شده اش را از پنجره مجتمع مسکونی به بیرون پرت کرد. اخباری از این دست را هم اگر پیگیری نکنید عبوس بودن و بی حوصلگی بسیاری از مادران این سرزمین استوایی را می توانید در کوچه و خیابان به وضوح مشاهده کنید، بارها و بارها در پاساژها و خیابان ها ممکن است با صحنه کتک زدن یک کودک رو به رو شوید.
از سویی دیگر شاید اگر در پارک های مالزی قدم بزنید با بچه های ۷ یا ۸ ساله ای رو به رو  شوید که گوشه ای دور هم جمع شده اند و مشغول دود کردن سیگار هستند، سن اعتیاد در مالزی رو به کاهش است و این کشور به بزرگترین مصرف کننده ماده مخدرشیشه تبدیل شده است.
در خبر رسمی روزنامه “استار” زنان مالزی به خیانت متهم می شوند، گنگِ پسرکان ۱۶ الی ۱۷ ساله مالزی در هیل پارک در نزدیکی دانشگاه ملی مالزی خواب را از چشم دانشجویان و ساکنان منطقه ربوده است، پسر بچه هایی که دزدی و زورگیری را پیشه خود کرده اند.
مالزی کشور زیبا و خوش آب و رنگی است، کشور لااکراه فی الدین، کشور برج های بلند و پاساژهای زیبا، اما به قول دوستی انگار همه اینها روکش زیبایی است بر زشتی های جامعه ای که در کنترل آسیب های اجتماعی، امنیت و فساد دستگاه اداری اش ناتوان مانده و با این حال اصرار دارد به جای ترمیم زیرساخت های فروپاشیده اش در مسابقه ی نژادی شرکت کرده و جمعیتش را به رخ بکشد. می خواهد قدرتش را با ترازوی کمیت بسنجد و از کیفیت غافل شده است. می خواهد این جمعیت رو به رشد و افزایش معتاد و زورگیر باشد، یا خلافکار و باج گیر اینها برای حاکمانی که کورکورانه به فکر ارتش های بیست میلیونی هستند، انگار مهم نیست. آنها می خواهند تعدادشان را به رخ بکشند، تعداد مالایی های مسلمان، اورنگ اصلی ها، چینی ها، چینی- مالایی‌ ها یا هندی – مالایی ها، اینجا صحبت از یک جنگ تن به تن نیست، صحبت از جنگ قدرت است و در اکثریت ماندن یک نژاد و مذهب در کرسی های پارلمان.
 دولت مالزی و از طرفی جامعه چینی و هندی می خواهند تنها با افزایش جمعیت به تصاحب صندلی های مجلسی برسد و نخست وزیر محبوبشان را به راس هرم قدرت برسانند.
در مالزی، بر خلاف ظاهر آرام که نشان از همزیستی مسالمت آمیز نژادها و مذهب های مختلف ، جنگ نژادی، قومیتی و مذهبی با زاد و ولد بیشتر برقرار است، جنگی که روز به روز بر ناامنی و آسیب های اجتماعی اش می افزاید.

منبع : میهن - سحربیاتی

هیچ نظری موجود نیست: